جمعه 17 آذر 1391برچسب:, :: 23:19 :: نويسنده : roya
حلالت میکنم اما هنوزم از تو دلگیرم تو میخندی و من آروم تو دست گریه میمیرم حلالت میکنم اما نباید از خودم رد شم تو گم میشی و من اینجا .. تو رو با گریه می بخشم تقاصه آرزوهامو کجای قصه پس دادی؟ که از اوج پریدن ها به خاک گریه افتادی؟ کجای قصه پرواز چراغ راه رو گم کردم؟ که باید اینهمه تنها به سوی خونه برگردم حلالت میکنم اما به دیروز تو زنجیرم تو رو گم میکنم وقتی تو دست گریه میمیرم حلالت میکنم اما نمیتونم که برگردم... تمومه آرزوهامو تو دنیای تو گم کردم من از روزایی میترسم که پشت مرز تقدیرن از اینکه حتی فرداهام تو دستای تو میمیرن تو یک شب بی خبر رفتی و از دست تو دلگیرم تقاص قصه های مرده را ازشب نمی گیرم خدا می داند از چشمی که بارانی است پنهانی من از روزی که رفتی با دلم بد جور درگیرم! حلالت میکنم اما هنوزم از تو دلگیرم
نظرات شما عزیزان:
برو خوش باش برو شیرینم
من به اینده ی تو خوشبینم منم حلالش میکنم ![]()
![]() |